Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-27@10:36:13 GMT

معمای ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر خردسال

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۴۶۱۵۴

معمای ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر خردسال

وقتی دو زن خیر را دید، خوشحال شد. تصور می‌کرد که می‌تواند برای لحظاتی هم که شده فرزندان خردسالش را خوشحال کند. به خانه برگشت تا کفش‌های دختر و پسر کوچکش را بیاورد و به زنان خیر نشان دهد تا آن‌ها از روی سایز کفش‌ها، برای این خواهر و برادر خرید کنند. برگشت و با خوشحالی دم در رفت.

به گزارش شهروند، اما نه از آن زنان خبری بود و نه از بچه‌ها؛ کودکان سه و پنج ساله این زن به طرز مرموزی ناپدید شدند و هیچ آثار و نشانه‌ای از آن‌ها نبود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کودک‌ربایی پایانی تلخ و دردناک داشت.

دو روز بعد بود که جسد دختر سه ساله در بوستان پیدا شد. این در حالی است که بدن نیمه‌جان برادرش هم آن طرف‌تر پیدا شد و او حالا تحت درمان قرار دارد.

کسی نمی‌داند چه بلایی سر این بچه‌های کوچک آمده است. ولی آثار ضرب و جرح روی بدن‌شان مشهود است. جانی در بدن دخترک نبود و حالا تن کوچک پسربچه نیز رمقی برای روایت آنچه به سرشان آمده، ندارد. روی تخت بیمارستان تحت مداوا قرار دارد. اما مشخص است که او تحت شکنجه قرار گرفته بود.

مراجعه خیران قلابی

ماجرای این کودک‌ربایی وحشتناک عصر روز چهارشنبه رخ داد. زمانی که زنگ خانه یک خانواده افغانستانی را زدند. زن جوان در را باز کرد و با دو زن مواجه شد. زنانی که مدعی بودند خیر هستند و می‌خواهند از وضعیت مالی این خانواده باخبر شوند. زن جوان حالا سر درددلش باز شده بود. اینکه نمی‌تواند برای بچه‌هایش خرید کند و وضعیت مالی خوبی ندارند.

زنان خیرنما به بهانه خرید کفش، از این زن خواستند به خانه برگردد و کفش بچه‌ها را بیاورد. در همین فاصله کوتاه، وقتی زن جوان به داخل خانه رفت و برگشت، کسی جلوی در نبود. حتی بچه‌هایش که برای دیدن این زنان خیر به جلوی در آمده بودند.

مادر این دو کودک وقتی در مقابل پلیس پایتخت قرار گرفت، هنوز خبری از سرنوشت کودکانش نداشت. او و شوهرش تا صبح روز پنجشنبه تمام خیابان‌ها را زیر پا گذاشتند و وقتی هیچ آثاری از کودکان‌شان پیدا نکردند، به پلیس مراجعه کردند.

ناپدیدشدن مرموز یک خواهر و برادر

این زن در توضیح ماجرا گفت: «در خانه‌مان در جنوب تهران نشسته بودم. عصر بود. زنگ در خانه را زدند. در را باز کردم و دو زن جوان را مقابلم دیدم. آن‌ها گفتند که خیر هستند. از وضعیت مالی ما سوال پرسیدند. به آن‌ها گفتم که با چه سختی زندگی می‌کنیم و روزگار می‌گذرانیم. آن‌ها پرسیدند بچه دارم یا نه. من هم گفتم دو کودک خردسال دارم. گفتند بچه‌ها را بیرون بیاورم تا آن‌ها را ببینند. من هم دختر و پسرم را جلوی در آوردم.

گفتند می‌خواهند برای بچه‌هایم کفش بخرند. خوشحال شدم. آن‌ها از من خواستند به داخل خانه بروم و کفش‌های بچه‌ها را به آن‌ها بدهم تا از روی همان کفش‌ها برای بچه‌هایم کفش نو بخرند. من هم به داخل خانه رفتم.

چند ثانیه بیشتر طول نکشید. وقتی برگشتم هیچ‌کس جلوی در نبود. خیلی شوکه شدم. بچه‌هایم هم نبودند. هرچه اطراف را گشتم فایده‌ای نداشت. انگار آب شدند و رفتند زیر زمین. هیچ نشانه‌ای از بچه‌هایم نبود. تا صبح به دنبال‌شان گشتیم تا اینکه پلیس را در جریان ماجرا قرار دادیم.»

تماس مرموز با صدای کامپیوتری

با اعلام این شکایت بود که موضوع در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفت و کارآگاهان اداره یازدم پلیس آگاهی تحقیقات خود را در این‌خصوص آغاز کردند. چند ساعت از اعلام شکایت گذشته بود که مادر این دو کودک باز هم به پلیس مراجعه و اظهارات عجیبی را مطرح کرد.

او به پلیس گفت: «فردی با ما تماس گرفت و درخواست یک‌میلیارد تومان کرد. می‌گفت اگر بچه‌هایمان را می‌خواهیم باید این پول را برایشان تهیه کنیم.

هرچه گفتیم که ما وضع مالی خوبی نداریم، ولی انگار از تمام زندگی ما خبر داشتند. آن‌ها گفتند می‌دانیم که در افغانستان یک خانه قدیمی دارید و باید آن را بفروشید و این پول را خیلی زود تهیه کنید. از روی این تماس متوجه شدیم که انگار افرادی که بچه‌هایمان را ربودند، از قبل تمام زندگی‌مان را بررسی کرده بودند. در ضمن فردی که با ما تماس گرفته بود، صدایش کامپیوتری بود. اصلا مشخص نبود که زن است یا مرد. برای همین تشخیص اینکه چه کسی با ما تماس گرفت امکان نداشت.»

مرگ تلخ

با این اظهارات تحقیقات در این‌باره ادامه یافت تا اینکه درنهایت عصر روز جمعه اتفاق تلخی رخ داد. رهگذران در بوستان ولایت تهران دختربچه‌ای نیمه‌جان را یافتند. آن‌ها بلافاصله ماموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد را در جریان موضوع قرار دادند. وقتی ماموران به بوستان رسیدند، پیکر نیمه‌جان پسربچه‌ای پنج ساله را یافتند. هردو بچه به بیمارستان منتقل شدند. اما دختر سه ساله بر اثر شدت جراحت جان باخت.

این دو کودک، فرزندان همان زن افغانستانی بودند که از سوی افراد ­­ناشناس ربوده شدند. در حالی که آثار ضرب و جرح روی بدن هر دو بچه مشهود بود، بررسی‌های نخست نشان داد که آن‌ها احتمالا بر اثر مصرف بیش از حد موادمخدر یا خفگی به این حال‌وروز افتاده‌اند. در حال حاضر پسربچه تحت درمان قرار دارد.

با دستور محمدتقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جنایی، جسد دختر خردسال به پزشکی‌قانونی و پسر پنج ساله برای سیر مراحل درمان به بیمارستان منتقل شد. همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری عاملان این جنایت وارد عمل شده‌اند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: آدم ربایی بچه هایم دو کودک زن جوان بچه ها کفش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۴۶۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون

 ۹ آذر سال ۱۳۹۹ مرد ۳۸ ساله‌ای که با ضربات چاقو بشدت مجروح و به بیمارستانی در ورامین منتقل شده بود به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخت.

وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا وارد عمل شد، دوست مقتول در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مقتول چند ساعت قبل در کمپ ترک اعتیاد با فردی به نام شهرام درگیر شد و این حادثه رخ داد.

در ادامه مأموران متهم را بازداشت کردند و وی در همان ابتدا قتل را گردن گرفت، اما گفت: هرچه فکر می‌کنم نمی‌دانم چرا او را کشتم!

از آنجا که اظهارات متهم عجیب بود، وی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: روز حادثه در مرکز ترک اعتیاد در حال کشیدن سیگار بودم که مقتول به من اعتراض کرد و از آنجایی که هیچ‌کس حق ندارد در کار من دخالت کند او را با چاقو زدم تا ساکت شود!

پس از آن پلیس در تحقیقات پی برد که متهم ۳ سال قبل پدرش را نیز به قتل رسانده، اما در مدت زمان کوتاهی با رضایت خواهر و برادرش از قصاص نجات پیدا کرده و از زندان آزاد شده است.

جمع‌بندی تحقیقات سبب شد تا وی با دستور قضایی برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی فرستاده شود و کارشناسان این سازمان بعد از معاینه‌های لازم در گزارشی اعلام کردند متهم به جنون مبتلا است و هنگام وقوع قتل نیز اختیاری از خود نداشته است.

با اعلام این گزارش متهم در بیمارستان اعصاب و روان بستری شد.

 در دادگاه چه گذشت

با تکمیل تحقیقات و گزارش پزشکی قانونی و پلیس پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه خواهر و برادر مقتول به قضات گفتند: چند سال قبل برادرمان معتاد شد و ما او را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم، اما چند ماه بعد هم پاک شد و پس از آن برادرمان تصمیم گرفت در همان کمپ مشغول به کار شود و حقوق هم می‌گرفت تا اینکه شهرام او را بی‌رحمانه کشت. این مرد چند سال قبل پدرش را نیز کشته است. وقتی خانواده متهم می‌دانستند که او مشکل روانی دارد چرا او را تحت نظر قرار ندادند تا از آدمکشی‌های وی جلوگیری کنند. چرا خواهر و برادرش رضایت دادند و او را رها کردند تا دست به جنایت دیگری بزند. با شرایطی که متهم دارد و گزارشی که پزشکی قانونی اعلام کرده ما فقط می‌توانیم دیه برادرمان را بگیریم و تنها درخواست‌مان همین است.

بعد از آن خواهر متهم به جایگاه رفت و گفت: شهرام ۳ سال قبل معتاد شد و به خاطر مصرف مواد مشکل روانی پیدا کرد. بعد هم سر مصرف مواد مخدر بار‌ها با پدرم درگیر شد و در نهایت هم پدرم را به قتل رساند. ما، چون وضعیت روانی او را می‌دانستیم بلافاصله رضایت دادیم و برادرم خیلی زود آزاد شد. اما دوباره به سراغ مواد مخدر رفت و ما او را مجبور کردیم تا به کمپ ترک اعتیاد برود، اما فکر نمی‌کردیم در آنجا مرتکب قتل شود. الان هم وضعیت مالی ما در حدی نیست که بتوانیم دیه مقتول را به خانواده‌اش پرداخت کنیم. به همین خاطر تقاضا داریم دیه از صندوق بیت‌المال به اولیای دم پرداخت شود.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • واکنش وزیر علوم به یورش پلیس آمریکا به دانشجویان
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • کینه مرگبار کارگر قهوه خانه | کارگر جوان اخراج شد و وقتی فهمید فرد دیگری جای او استخدام شده ....
  • خوانندگی محسن یگانه برای یک طرفدار خردسال
  • وقتی می گوئیم چیدمان هوشمندانه داخل خانه دقیقا منظورمان این است!(+تصاویر)
  • راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!
  • کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد
  • تسویه حساب خواهر با برادر/ در «آگنیتاژ» پرواز می‌کنید؟
  • تصادف والدین و دختری خردسال در انتظار پدر و مادر